کد مطلب:122435 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:297

واکنش مروان
مروان بن حكم آن روز در جلسه نبود. بعدها ماجرای جلسه را شنید كه معاویه و یارانش مفتضح شده اند. لذا به مجلس معاویه آمد و همه را در آنجا یافت و پرسید: ماجرای منازعه ی شما با حسن بن علی چه بوده؟ جریان را توضیح دادند.

مروان به معاویه اصرار كرد كه باید او را حاضر كنی تا من چنان به او و پدرش و اهل بیتش فحش دهم كه غلامان و كنیزان به رقص آیند

معاویه و حاضران گفتند: آنچه می دانستیم به حسن گفتم. مروان اصرار كرد و سرانجام معاویه كسی را به حضور امام حسن (ع) فرستاد. وقتی قاصد آمد امام فرمود: این طاغی دیگر چه می خواهد؟ به خدا اگر آن سخنها تكرار شود گوشهایشان را با چیزهایی كه ننگ و زشتی آن تا روز قیامت باقی بماند پر خواهم كرد.

امام در مجلس حاضر شد. مروان و حاضرین آن روز را در جلسه یافت. تنها مروان در جلسه اضافه شده بود. امام رفت و همراه معاویه و عمرو بن عاص روی تخت نشست. سپس فرمود: معاویه! برای چه مرا احضار كردی؟ گفت: من نه. مروان بود كه تو را احضار كرد. مروان گفت: تو ای حسن! شنیده ام كه رجال قریش را سب نموده ای. امام رو كرد به مروان و فرمود: چه چیز تو را به خشم آورده و به برپایی این مجلس واداشته؟



[ صفحه 137]